روانشناسی رنگها در بازاریابی و برندینگ

اشتراک‌گذاری مطلب:

امروزه بسیاری از مکالمات هول محور رنگها و ماهیت فریبنده آنها در افکار میچرخد. و حرف و حدیث اثرات آنها در تبلیغات سوالاتی را در حوزه رنگها و ذهن ایجاد کرده است.

روانشناسی رنگها در بازاریابی و برندینگ

روانشناسی رنگها در بازاریابی و برندینگ از آنجایی که ماهیت ترغیب آمیز دارد یکی از بحث برانگیز ترین و جالبترین جنبه های بازاریابی به شمار می آید.

چرا؟ چون که امروزه بسیاری از مکالمات هول محور رنگها و ماهیت فریبنده آنها در افکار میچرخد. و حرف و حدیث اثرات آنها در تبلیغات سوالاتی را در حوزه رنگها و ذهن ایجاد کرده است.

جهت ارضای حس کنجکاوی شما و همچنین ارائه پاسخی به این عنصر فریبنده انسانی، امروز ما قصد داریم گزیده ای از یک تحقیق معتبر در خصوص تئوری رنگها و ماهیت فریبنده آنها را مورد بررسی قرار دهیم.

تصورات غلط در خصوص روانشناسی رنگ ها

چرا مبحث روانشناسی رنگها اینقدر جنجال بر انگیز شده؟… ولی داده های مستند اندکی در خصوص آن موجود است.

طبق تحقیقات، این احتمال وجود دارد چون که عواملی مانند ترجیهات شخصی، تجربیات، تربیت، تفاوتهای فرهنگی، موقعیت و گاهی اثرات نامعقول هر رنگ را روی خود مشاهده میکنیم. از این رو این ایده که برخی رنگها مانند زرد یا بنفش قادر هستند احساسات خاصی را در ما برانگیخته کنند همچون خواندن پیشگویی کارتهای تاروت فرضیه ای اثبات نشده است.

چطور از روانشناسی رنگها برای افزایش مستند بودن وب سایتها استفاده کنیم.

این مبحث میتواند حتی با اشاره به تصاویر فوق العاده بی مزه ای مانند تصویر زیر که روانشناسی رنگها را در واقعیتهای خاصی خلاصه میکند حتی بدتر هم بشود.

1400099085 psychology color marketing branding yellow

خوب اخم نکنید. حالا وقت آن است که نگاهی دوباره به تحقیقاتی بیاندازیم که در خصوص نقش رنگها در متقاعد کردن افراد صورت گرفته است.

اهمیت رنگها در برندینگ

ابتدا، اشاره کنیم به برندینگ، که یکی از مهمترین مسائل مربوطه در خصوص درک رنگها است و مبحثی است که مقالات فراوانی در خصوص مشکلات آن نگاشته شده.

تلاشهای بیشماری برای طبقه بندی واکنش مشتریان به هر یک از رنگها انجام شده است:

1400099240 psychology color marketing branding color emotion guide

اما حقیقت این است که رنگ در تجربیات فردی بسیار تاثیر گذار است و به طور کلی همه جهان هر رنگ را به حس واحدی معنا می کنند.

باید بدانیم که هر یک از رنگها پیامهای عمیقتری در خود دارند. برای مثال، رنگها نقش نسبتا قابل توجهی در خرید و برندینگ دارند.

در مقاله ای با عنوان اثر رنگها در بازاریابی محققان دریافته اند که بیش از 90% تصمیمات ناگهانی که در خصوص خرید یک محصول صورت گرفته بر اساس رنگ آن محصول بسته به نوع محصول بوده است.

با توجه به نقشی که رنگ ها در برندینگ ایفا می کنند، نتایج تحقیقاتی مانند نقش بلقوه رنگها نشان می دهد که ارتباط بین رنگها و برندها همچون لولا و در است. و تناسب رنگ برند و کالایی که قرار است برای آن برند سازی شود از اهمیت خاصی برخوردار است. (به بیانی دیگر آیا رنگ برند با با آنچه که قرار است به فروش برسد متناسب است؟)

نتایج مطالعاتی مقاله ی قرمز هیجان برانگیز و آبی آرامش بخش نیز این ادعا را ثابت می کند  که قصد خرید یک محصول شدیدا تحت تاثیر رنگی که برای برندسازی آن مورد استفاده قرار گرفته است. این به این معناست که رنگها دید مشتری را نسبت به هویت یک برند تحت الشعاع قرار میدهند. بالاخره چه کسی موتورسیکلت هارلی دیویدسون را میخرد اگر این حس به او القا شود که این موتورها باحال و محکم نیستند؟

تحقیقات دیگر نیز ادعا می کنند که مغز ما برندهای قابل تشخیص را ترجیح می دهد. رنگها در ساخت هویت برند نقش اساسی دارند. این موضوع در مقاله ی مطالعات رنگها و کاربرد آنها نیز پیشنهاد شده است. این یکی از برترین اهمیت های یک برند جدید است که رنگ خاصی را مورد هدف قرار دهند تا به طرز کاملا متفاوتی به رقابت با سایرین برخیزد. اگر همه برندها از رنگ آبی استفاده کنند رنگ بنفشی که شما استفاده کرده اید بیشتر جلوه خواهد کرد.

 زمانیکه حرف از برندینگ است، فقط رنگ مطرح است اینفوگرافیک

زمانیکه وقت انتخاب رنگهای روشن میرسد تحقیقی که در این زمینه صورت گرفته روی کار می آید، این تحقیق نشان میدهد که پیش بینی واکنش مشتریان به تناسب رنگها با محصول بیشتر از خود رنگ اهمیت دارد.

بنابراین، اگر خریداران هارلی محصولات آن کمپانی را به خاطر این می خرند که احساس نیرومندی می کنند میتوان پیش بینی کرد که رنگ صورتی براق خیلی خوب فروش نمی کند.

جنیفر آکر روان شناس و پروفسور دانشگاه استنفورد در مطالعاتی که روی این مبحث بسیار تخصصی با عنوان ابعاد شخصیتی نام تجاری انجام داده عنوان می کند که پنج بعد مرکزی را پیدا کرده که نقش اصلی در شخصیت بخشی به یک برند را دارا می باشند:

5 17 personality

(برندها گاهی می توانند بین دو ویژگی افت و خیز کنند ولی نهایتا یکی از آن ویژگی ها را شامل می شوند. لباسهایی که متناسب با مد روز هستند به کسی که آنها را می پوشد حس سطح بالا بودن می دهند.)

تحقیقات بیشتر در این زمینه نشان می دهد که ارتباطی واقعی بین استفاده از عکس ها و پیشفرض مشتری ها نسبت به شخصیت آن برند وجود دارد.

بعضی رنگها به طرز جالب توجهی با ویژگی های خاصی هم خوانی دارند. (مثلا رنگ قهوه ای با نیرومندی، رنگ بنفش با فریبندگی و رنگ قرمز با شور و هیجان). ولی تقریبا تمامی مطالعات دانشگاهی روی رنگها و برندینگ به شما نشان خواهد داد که اگر رنگ برند شما شخصیت برندتان را آنگونه که می خواهید پشتیبانی کند مهمتر از این است که رنگهای کلیشه ای را کنار هم ردیف کنید.

عدم دقت در ساخت پیغام یک برند را یاد آور شوید مثلا اینکه رنگ سبز رنگ آرامش است. محتوا در اینجا حذف شده است، گاهی رنگ سبز برای ساخت برندهایی که در حوزه محیط زیست هستند استفاده می شود مانند استاندارد سبز تیمبرلند، ولی در برخی جاها نیز برای برند سازی های متفاوت مورد استفاده قرار گرفته است مانند Mint.com.

و در حالیکه رنگ قهوه ای میتواند برای نمایش قدرت به کار رود (به برند Saddleback Leather فکر کنید) با قرار دادن رنگ قهوه ای در محتوای دیگری می تواند القا کننده حس گرما، دعوت (جشن شکر گزاری) یا محرک اشتها (تبلیغات شکلات) باشد.

یاد آوری: من نمی توانم راهنمای راحت و واضحی به شما برای انتخاب رنگ برند بدهم اما می توانم این اطمینان را به شما بدهم که محتوایی که با آن کار میکنید را حتما باید مد نظر داشته باشید.

برند شما خالق احساسات، حال و هوا و تصویر است که نقش اصلی را در متقاعد ساختن مشتری ایفا می کند. مطمئن شوید رنگهایی که انتخاب می کنید متناسب ترین رنگ با شخصیت برندی باشد که می خواهید معرفی کنید. (برای مثال رنگ سفید اپل برای نمایش علاقه اش به طراحی واضح و ساده است).

بدون داشتن محتوا تغییر رنگ یک برند از رنگی به رنگ دیگر بی معنا به نظر می رسد. و شواهد اندکی برای پشتیبانی این موضوع وجود دارد که رنگ نارنجی بیشتر از رنگ نقره ای در ابعاد جهانی مردم را به خرید تشویق می کند.

ترجیح رنگها در آقایان و خانمها

درک متناسب سازی رنگها می تواند دلیل اینکه چرا رنگ ماشین های معروف سفید، مشکی، نقره ای و یا خاکستری است را توضیح دهد. ولی آیا دلایل دیگری نیز وجود دارند که توضیح دهند چرا ابزار ها مثلا بنفش نیستند؟

یکی از مطالعات دقیق در مورد این موضوع متعلق به نظریه رنگ گزینی جوی هالوک است. داده های هالوک نشان میدهد برخی رنگهای خاص نسبت به جنسیت خاصی گرایش دارند.

به یاد سپاری این نکته ضروری است که محیط اطراف هر شخص به خصوص برداشتهای فرهنگی او نقش مهمی را در اعمال تناسب رنگها با جنسیت خاصی ایفا می کند. که در عوض می تواند انتخاب های خاصی را شامل شود. به خاطر داشته باشید که مثلا جلد روی مجله Smithsonian با جزئیات نشان میدهد که چگونه رنگ آبی رنگ لباسهای پسرانه شد و رنگ صورتی به رنگی برای لباسهای دخترانه تبدیل گشت. و اینکه قبلا کاملا برعکس بود!

در اینجا یافته های هالوک رنگهایی را که بیشتر از همه و کمتر از همه مورد علاقه خانمها و آقایان هستند نشان می دهد:

5 17 fav colors
5 17 least fav colors

نکته قابل توجه در این عکس ها برتری رنگ آبی در بین هر دو جنس است (که رنگ مورد علاقه هر دو گروه بود) و اختلاف بین گروه ها سر رنگ بنفش بود. خانم ها رنگ بنفش را در لیست ردیف بالای رنگها قرار دادند ولی هیچ یک از آقایان رنگ بنفش را به عنوان رنگ مورد علاقه اش انتخاب نکرد. (شاید به همین دلیل است که هیچ یک از ابزارهای قدرتمند مثل چکش و مته که اکثرا مورد استفاده آقایان قرار میگیرند بنفش رنگ نیستند.)

تحقیقات دیگر در زمینه درک و ترجیح رنگها نشان داده که وقتی سخن از سایه ها، ته رنگ و چرده به میان می آید به نظر میرسد که مردان رنگهای بی پرواتر را ترجیح می دهند درحالیکه خانمها رنگهای ملایمتر را بیشتر می پسندند. همچنین آقایان رنگهای تیره تر را (ادغام شده با رنگ مشکی) ترجیح می دهند در حالیکه خانمها رنگ های روشنتر را (ادغام شده با رنگ سفید) بیشتر می پسندند:

5 17 colors alt

در اینفو گرافی بالا که توسط معیار های KISS به تصویر کشیده شده اختلافات موجود بین ترجیحات آقایا و خانم ها در پسند رنگها را نشان میدهد.

زمانیکه می خواهید رنگهای اولیه را در طراحی برند خود انتخاب کنید این اطلاعات را نیز در نظر بگیرید. با توجه به نتایج کاملا متفاوتی که به دست آمده در صورتیکه هر یک از گروه های آقایان یا خانمها قرار است مشتری هدف شما باشند توصیه می شود در ساخت برند خود تجدید نظر کنید.

پنج روشی که در چیدمان رنگی فروشگاه ها نظر خریدار را جلب می کند

هماهنگی رنگها+ تبدیل

رد بهترین رنگ برای تغییر رتبه در یک وب سایت اخیرا موضوع داغی بوده است. (ابتدا از اینجا و سپس از اینجا شروع شد). آنها یک سری نکات جالب توجه را عنوان کردند چرا که این واقعیتی بدیهی است که هیچ تک رنگی برای تغییر وجود ندارد.

فرضیه روانشناسی با نام (آثار ایزوله شدن) عنوان می کند که جزئی که همچون انگشت شست دست به صورت جداگانه قرار گرفته بیشتر در خاطر ها می ماند. این تحقیق به طور واضح نشان می دهد که شرکت کنندگان قادر به تشخیص و یاد آوری بهتر مواردی (تصویری یا متنی) هستند که به طرز آشکاری از محیط پیرامونشان متمایز است.

1400103021 psychology color marketing branding personality blurred

(دکمه sign-up در تصویر بالا کاملا مشخص است چرا که همچون جزیره ای قرمز رنگ در دریایی آبی قرار گرفته است.)

تحقیقی با عنوان پاسخ زیبایی به ترکیب رنگها و  ترجیحات مصرف کننده در ترکیب رنگها نشان میدهد که اگرچه بخش عمده ای از مشتریان ترکیب رنگهایی با الگوی مشابه را ترجیح می دهند بلکه آنها ترکیب رنگهای متضاد را نیز بسیار می پسندند.

در خصوص ترکیب رنگها (که در تصویر معیاری KISS به صورت های لایت مشخص شده)، خلق یک ساختار تصویری شامل رنگهای اصلی مشابه و تقابل آنها با رنگهای مکمل را نشان می دهد(میتوانید از رنگ ثالثی نیز استفاده کنید):

1400103180 psychology color marketing branding personality color wheels

روش دیگر برای این کار استفاده از پس زمینه است، استفاده از رنگهای زمینه و متضاد برای مشخص کردن چهارچوب سلسله مراتب است (همانگونه که Josh از StudioPress در زیر نشان می دهد) که چگونه در سایت خود مشتریان را به طرف رنگی که مد نظرتان است بکشانید:

5 17 guide

اهمیت مسئله: اگرچه بعد از خواندن این بخش ممکن است حس یک دکوراتور داخلی به شما دست بدهد ولی تمامی این موارد از آن نظر حائز اهمیت هستند که به شما کمک کنند دلیل این همه صعود و سقوط را بدانید. به عنوان امتیاز به شما کمک می کند که از دامهایی که دیگر مردم در آن می افتند در امان باشید.

همچنین به یاد داشته باشید که مثلا، این نمونه که غالبا در سایت ها مشاهده میشود بحث هایی را در حوزه رنگ دکمه به راه می اندازد:

5 17 cta

با تغییر رنگ دکمه به رنگ قرمز درصد کلیک روی آن 21 درصد افزایش یافت اما این به معنای این نیست که رنگ قرمز یک نوع قدرت خاصی در جلب توجه مردم برای واکنش نشان دادن دارا می باشد.

با نگاهی ریز بینانه تر به تصویر: می توان دریافت که همه جای صفحه در راستای الگوی رنگ سبز حرکت میکند که به معنای یک پاسخ سبز به سادگی محیط اطراف است. در عین حال قرمز یک نوع تضاد بصری ایجاد می کند (و رنگی کاملا رقابت کننده با سبز محسوب می شود).

 رنگ لوگوی شما چه چیزی در مورد کار و بار شما بیان میکند؟ اینفوگرافی

ما مدارکی دیگر دال بر اثر تک رنگی در هزاران آزمایش تک متغیره به دست آوردیم. شامل این آزمایش که توسط Paras Chopra انجام شده و در مجله Smashing به چاپ رسیده. Chopra در این آزمایش قصد داشت بداند که چطور می تواند دانلودهای بیشتری برای تولید کننده برنامه PDF خود جمع کند و تغییرات پس از آنرا در آزمایش خود لحاض کرد:

5 17 download

آیا می توانید حدث بزنید که کدام ترکیب بهترین عملکرد را داشت؟

(نکته: به یاد داشته باشید، تضاد بسیار مهم است.)

این هم از نتایج:

5 17 results

همانطور که مشاهده می کنید، مثال #10  با توجه به حاشیه طولانی اش، عملکرد بهتری نسبت به دیگران دارد. این احتمالا نمی تواند تصادفی باشد که بهترین نتیجه را نسبت به دیگر مثالها دارد. می توانید مشاهده کنید که متن PDFProducer کوچک و به رنگ خاکستری روشن است اما متن عملکرد (Download for Free) بزرگتر و قرمز رنگ است. ایجاد تضاد به تغییرات زیادی احتیاج دارد.

این تنها یکی از مطالعات در بین بیشمار مطالعاتی است که در مورد اثر تک رنگ انجام شده است که در هنگام طراحی آزمایشی وب سایت خود باید در انتخاب الگوی رنگها به خاطر بسپارید و بیننده را به بخش های عملکردی مهمتر راهنمایی کنید.

چرا ما عاشق قهوه موکا هستیم ولی از رنگ قهوه ای بدمان می آید

اگرچه که رنگ های مختلف به طرق مختلف درک می شوند، نام رنگها نیز به همان اندازه مهم است!

طبق این مطالعه، زمانیکه مسئله، سر ارزش گذاری محصولات با اسامی رنگ های متفاوت است (مانند لوازم آرایشی) نامهای خیالی بیشتر مورد انتخاب قرار می گیرند. برای مثال علی رغم این واقعیت که محققین تنها یک رنگ را مد نظر دارند! کلمه موکا به گوش خوش آواتر از قهوه ای میرسد و بیشتر مورد پسند قرار می گیرد.

تحقیقات دیگر نیز عنوان می کنند که همین اثر روی طیف متفاوتی از محصولات ظاهر می شود. به طوری که مشتریان بیشتر مورد فریب نام رنگ قرار می گیرند تا ظاهر بصری آن.

تحقیقات همچنین نشان داده که هر چه نام رنگ غیر معمول تر و بی مانند تر باشد خریداران بیشتری به سمت آن جذب می شوند. برای مثال پاستیل هایی با نام razzmatazz بیشتر از پاستیل هایی که روی آنها زرد لیمویی نوشته شده جذب مشتری می کنند. این اثر در محصولات غیر خوراکی همچون سوشرت هم مشاهده می شود.

هر چه نامها عجیب تر، خلاقانه تر، توصیفگرانه تر و قابل حفظ تر برای رنگها استفاده شوند بیشتر احتمال آن میرود که این نام امتیازی برای فروش آن محصول محسوب شود. (از جمله استفاده آبی آسمانی به جای آبی روشن).

شاید به این مطالب هم علاقمند باشید

مطالب مرتبط

چرا برندها به پیوستگی بیشتری بین بخش های بازاریابی، فروش و خدمات پس از فروش نیاز دارند؟
برندینگ

چرا برندها به پیوستگی بیشتری بین بخش‌های بازاریابی، فروش و خدمات پس از فروش نیاز دارند؟

متاسفانه اکثر گروه های تجاری در سیلوهایی دور از هم و بدون پیوستگی اداره می شوند. بازاریاب ها، فروشنده ها و ویزیتور همگی در تجربه مشتری شریک هستند. اگر باهم کار نکنند خلعی عظیم در چرخه فروش به وجود می آورند.

برندینگ
برندینگ

الفبای برندینگ موثر

برند به مشتریان اعلام می کند که شما چه نوع خدمات و محصولاتی را ارائه می کنید. و همچنین شما را از سایر رقبای کاری تان متمایز می کند. برند شما نشان دهنده هویت شماست. شما که هستید، می خواهید چه کسی باشید و مردم چه برداشتی از شما دارند.

تبلیغات

تفاوت هنر و دیزاین

دیزاین یعنی حل یک مشکل. هنر یعنی خلق یک سوال.
دیزاین رسیدن به یک قطعیت است. هنر شروع یک بحث آزاد است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب و اخبار جدید را از دست ندهید

در خبرنامه ایمیلی ما ثبت‌نام کنید

یک تماس ساده می‌تواند آغاز یک همکاری خوب باشد