برای پاسخ به این پرسش که هویت سازمانی چیست باید به چگونگی کار یک سازمان، نزدیکتر شد. “سازمانها سیستمهای اجتماعی هستند که برای رسیدن به هدفهای معین ایجاد میشوند. آنها شامل عناصری هستند که به صورت یک پیکر واحد شکل داده شدهاند. این پیکر یک قصد و منظور دارد”. همان گونه که در تعریف بالا بیان شد، ساختار سازمان به گونهای است که افراد بتوانند برای اداره کردن کار با یکدیگر، همکاری و مشارکت کنند.
در مجموع می توان گفت: هویت سازمانی، یک ابزار استراتژیک برای رسیدن به هدفها و چشماندازهاست. جومری هچ، پروفسور در تئوری سازمانی در دانشگاه ویرجینیا، درباره هویت سازمانی اینگونه مینویسد: «هویت سازمانی مربوط به تجارب و ایدههایی است که اعضا به طور کلی از سازمان دارند.» (1997،282،Hatch)
او میگوید که هویت سازمانی چیزی است که کارمندان درباره شرکت دریافت، حس و فکر میکنند و به عنوان یک فهم معمول مشترک از ارزشها و ویژگیهای روشن سازمان، پذیرفته میشود.
هویت سازمانی درباره ویژگیهایی است که سازمان را متمایز و تشخیصپذیر میسازد.
مشابه با انسان ها، هویت سازمانی درباره ویژگیهایی است که سازمان را متمایز و تشخیصپذیر میسازد. مسئلهای که هویت سازمانی را متفاوت میسازد این است که تا حد بزرگتری میتواند ساخته شود. این درون قدرت مدیریت است که بر روی اطلاعاتی که به وسیله گروههای داخلی یا خارجی در مورد سازمان دریافت می شود، اثر گذارد.
از رفتارشناسهای سازمانی، به خاطر کوتاهی در شناخت اهمیت مشتریان و سرمایهگذاران، هنگام تعریف هویت سازمانی انتقاد شده است. هچ، تأکید میکند که هویت سازمانی نباید با چیزی که او تصویر سازمان میخواند، اشتباه گرفته شود. در حالی که هویت به سوی داخل متمرکز است، تصویر، به دریافت خارج از سازمان مربوط میشود.(1997،Hatch)
اگر هویت قرار است یک مزیت رقابتی باشد، به نظر میرسد تصویری که مشتریان و سرمایهگذاران از سازمان دارند می تواند از اهمیت زیادی برخوردار باشد. مفهوم هویت شرکت، در مواردی که درباره هویت سازمانی بحث میشود، بیشتر استفاده میشود. این مفهوم بر روی اینکه سازمان از درون و بیرون چگونه به نظر میرسد، متمرکز است. در نوشتار بعدی به مفهوم هویت شرکت خواهیم پرداخت.